نقد مدعیان علوم مربوط به اجنه و ماورا

نقد مدعیان علوم مربوط به اجنه و ماورا

تحلیلی و نقد افرادی که در فضای مجازی فعالیت میکنند
نقد مدعیان علوم مربوط به اجنه و ماورا

نقد مدعیان علوم مربوط به اجنه و ماورا

تحلیلی و نقد افرادی که در فضای مجازی فعالیت میکنند

موج جهانی حذف خدا از زندگی و تبلیغ شیطان

شاید اینروزها در فضای مجازی مطالبی رو راجع عرفان به سبک جدید دیده باشید

عرفانی که خدا رو حذف و شیطان رو وارد زندگی میکنه..... 

  

رهبران عرفان حلقه با لیدرهایی که شیطان را تبلیغ میکنند به دنبال چیستند!؟


شاید تا همین یک دهه ی قبل فکرشم نمیکردیم که روزی باید جوانها رو قانع کنیم که خدا رو پرستیدن بهتر از مرید شیطان بودنه!!

شیطان همیشه موجودی شر شناخته شده بود و کسی تردیدی نداشت که باید با شیطان مبارزه کرد و در مسیر خداپرستی حرکت کرد.

اما به رقم تلاش عده ای که خودشون رو ازاد اندیش میدونن و فعالیتهایی رو با عناوین اموزش عرفان!یا فرادرمانی و خلاصه مباحثی که ظاهرا موضوعش معنویات هستش ، امروز کار بجایی رسیده که اول باید بشینیم ثابت کنیم که شیطان قابل اعتماد نیست و خیری برای ما نداره بعد خدا رو ثابت کرد که موجودی به نام خداوند خالق و ناظر وجود داره بعد اگه تونستیم جوانمون رو متقائد کنیم بریم سر بحث مورد نظر..!!

بله متاسفانه یه واقعیته که موجی در جهان شکل گرفته که داره تلاش میکنه خدا رو از زندگی مردم حذف و شیطان رو موجود قابل اعتماد معرفی کنه.

که ایران و شبکه های بین المللی فارس زبانها هم از این موج بی بهره نبوده و کمو بیش این افکار بین جوانها در حال انتشاره.

اگرچه شاید در نگاه اول نشه متوجه شد که این فردی که مخاطب جذب کرده و در یوتیب یا اینیستاگرام یا فضاهای دیگه مشغول فعالیت هستش دقیقا روی همین موج سواره اما با کمی دقت میشه به ماهیتشون پی برد.

نکته ی جالب اینه که هیچ کدوم از این افراد در ظاهر مشکلی با خدا ندارند و اتفاقا جوری وانمود میکنن که انگار برداشت و تعریفشون از خدا خیلی عمیقتره و بهتر از ما خدا رو باور دارن .یا از شیطان تعریف و تمجید مستقیم نمیکنن .و جالبتر اینکه ظاهری عرفانی و معنوی هم به تفکراتشون میدن.یعنی به نظر میرسه قراره از مسائل عرفانی صحبت بشه و موضوع بحث اساسا معنویاته.

و این تظاهر هم خیلی حساب شده و زیرکانه ست .که در ادامه بهش بیشتر میپردازیم.اما همینقدر اشاره کنم که این موج سواران میدونن مخاطبشون چه ادمیه و به سادگی نمیشه اومد برای یک جوان ایرانی از بی خدایی حرف زد.هر چی باشه ایرانی با اسلام و خداپرستی شناخته شده.و ذهنیت خوبی به شیطان نداره .باید با روش خاصی جلو برن که موفق بشن.

خداناباورانی که از خدا حرف میزنند


خدا برای ما یک تعریفی داره و وقتی  میگیم خداپرست منظور همون خداییه که همه میشناسیم.یعنی خالق همه ی موجودات و ناظر به هستی باشه و به جزئی ترین امورات ما دخالت داشته باشه.خدایی که از نیتها باخبره و تکالیفی برای انسان معین کرده.خوبیها از اوست و بعد از مرگ در محضر خداوند قضاوت خواهیم شد و ماجرای بهشت و جهنم.همینطور میدونیم که این خدا پیامبرانی داشته و کتابهایی رو هم بعنوان کتب اسمانی قبول داریم.

لذا وقتی میگیم خدا داریم از همین خدا حرف میزنیم .

حالا این افراد وقتی میان راجع خدا باور بودنشون میخوان حرف بزنن میگن جهان خدا داره و ما هم قبول داریم اما وقتی میان ماجرا رو توضیح میدن وضع فرق میکنه.

متاسفانه خلایی در فضای فرهنگی ما حاکمه که این مدعیان براحتی میتونن ازش سواستفاده کنن و به افکار جوانان نفوذ کنن.لذا وقتی میان مطلب رو باز میکنند با اینکه کاملا واضحه که این ها همه بازی با کلماته و عملا خداپرستی ای در مکتب اینها وجود نداره عده ای تایید میکنن و همینطور مسیر انحرافی راه خودش رو باز میکنه.

خدایی که موج سواران میگویند....

این موج منفی که تلاشش دور کردن انسان از خدا و توجیه شیطان هستش تعریفش از خدا به این شکله.

《در جهان نیرویی قوی ای وجود داره که نمیشه وصفش کرد.چون در قالب کلمات نمیگنجه.و ما بهش میگیم خدا یا نیروی برتر یا هر چی شما اسمش رو بذاری.یعنی منظور اون خدایی که در ذهن مسلمانان هستش مورد نظر نیست ولی بخاطر محدودیت در کلمات ما هم میگیم خدا.لذا در عرفان حلقه هیچ وقت بسم الله الرحمن الرحیم رو نمیشنوید.و بجاش میگن به نام بی نام او.در واقع این تاکید برای همینه که بگیم خدایی که ما میشناسیم با خدای شما فرق داره.ضمن اینکه خدای ما رحمان و رحیم نیست.اصلا رحم و اوصاف اینچنینی معنا نداره.حتی خالق هم نیست.یعنی این نیست که جهان رو خدا خلق کرده باشه .ادم و حوایی خلق کرده باشه یا اساسا برنامه ای برای افرینش داشته باشه.در واقع به نوعی همون نیرویی که باعث پیدایش اولیه ی هستی شد اون خدای ماست.جهان دیگه خودش و بر حسب اتفاق به این شکل در اومده.نظم جهان در اوج بی نظمی شکل گرفته.یعنی کسی بهش نظم نداده خود بخود منظم شده.مثل جریان اب که میبینیم راه خودش رو در دشتو کوه پایه ها باز میکنه و وقتی از بالا نگاه میکنیم انگار یه نفر به حساب و کتاب و دقت راه رو برای اب معین کرده در حالی که هیچ وقت چنین نبوده و اب خودش راهش رو پیدا کرده.یا در حرکت شنهای بیابان گویی نظمی حاکمه که شکلهای هندسی و منظمی پدیدار شده اما همه بر اساس اتفاق و قوائد اولیه ی فیزیکه.لذا اون نیروی اولیه که جهان ازش شکل گرفته هر کاری کرده همون موقع بوده و بعد ها بمرور زمان همه بخشهای هستی جای خودشون رو پیدا کردن و قوانینی  هم برای خودشون تقریر کردن و این قوانین هم همیشگیه و امکان نداره در اون خللی ایجاد بشه.به همین خاطر دعا کردن هیچ معنایی نداره و یک کار بیهوده ایه.چون اولا کسی نیست که گوش بده.خدا که کارش تموم شده رفته کنار .ضمن اینکه همه چی داره اتماتیک کار میکنه .چطور انتظار دارید که بخاطر رفع مشکل یک نفر قوانین هستی نقض بشه که فقط کار شما راه بیافته.همه چی قابل محاسبه ست و میشه پیشگویی هم کرد.اگه بنا باشه بخاطر ینفر همه چی بهم بخوره که جهان خیلی زود اشفته میشه.

برای زندگی خوب و موفق باید در جهت مسیر حرکت هستی پیش بریم که در این صورت رو به سمت کمال خواهیم داشت.و این یعنی همان عرفان ایرانی و درست..خب جهان وقتی رو به کمال میره یعنی چی.یعنی اینکه دنیای امروز کمال یافته تر از دنیای هزار سال پیشه.همه چی در حال کماله.و این اتفاق توسط هوشمندی ای که تحت قدرت همون خدا بوجود اومده هستش.هوشمندی ضمن پیش بردن جهان و اجزائش به سمت کمال در حین انجام وظیفه اگه جایی دچار نقص بشه خودبخود وارد عمل میشه و اصلاح میکنه.مگر اینکه خود ما اجازه ندیم و جلوش رو بگیریم.

اتفاقات تلخ طبیعت بخاطر انسانها ایجاد میشه نه هوشمندی.و کافیه انسان مقابل این حرکت قرار نگیره و اجازه بده هوشمندی کار خودش رو بکنه.

فرادرمانی هم در واقع اجازه داده به هوشمندیه که بتونه کار خودش رو انجام بده.بیماریها و گرفتاریها رو خودش در یک لحظه درمان میکنه .و....

شیطان هم موجود بدی نیست.این خود ما هستیم که زمینه ساز بد بودن شیطان هستیم و الا اگه خودمون ذاتمون خوب باشه شیطان هدایت هم میکنه.

ماجرای پیامبران و کتب اسمانی هم در واقع بخشی از همین هوشمندی هستن.در گذشته هوشمندی انسانهایی رو تربیت کرد که واقعیت ها رو درک کرده بودن ولی با توجه به عقب بودن سطح فکری جامعه نمیتونستن حقایق رو همونطور که هست تعریف کنن.لذا داستانهایی ساختن و اسطوره هایی به مردم اموختن که راه خودشون رو پیدا کنن.والا  هیچ وحی و پیامبر و کتاب اسمانی ای در کار نبوده .حرفهای خوبی بوده که در اون زمان کاربرد خوبی هم داشته ولی با مرور زمان مردم واقعا باورشون شده که خدا با کسی حرف زده و کتابی تالیف کرده و امروز بعنوان دین ازش یاد میشه.اما نیازی به اونها نیست و باید اینها رو کنار بذاریم و مغز حرفشون رو بگیریم.این عرفان واقعیه!.》

خب ملاحضه فرمودید که مطالبی که بیان میشه چطوری در قالب یک حرف روشن فکر مابانه و زیبا بیان میشه.دور از انتظار نیست که جوانی که پیش زمینه دینی قوی ای نداشته باشه متاثر از این کلمات شده و با اشتیاق دنبال روی این جماعت بشه.

خصوصا وقتی که شواهدی هم بر درست بودن ادعاشون داشته باشن که حقیقتا کار پیچیده میشه و جایی برای سرزنش فریب خوردگان وجود نداره.تصور کنید در ماجرای فرادرمانی که اتصال میگیرن و یکی نظر میکنه ،قریب به اتفاق افراد یه حسهای جدیدی در بدن تجربه میکنن.مثلا  سوزن سوزن شدن پوست .داغ شدن .لرزش .و....

و گاهی هم دردی مثلا داشته که خوب میشه!! بعد اون فرد موج سوار هم وعده میده اگه همراه من باشید شما هم خیلی زود میتونید همچین کاری رو روی عزیزانتون انجام بدید و درمانشون کنید اونم نه بیماری معمولی.بلگه اون لاعلاج ها رو هم با یک نظر درمان میکنید.حداکثر یک ماه وقت نیاز داره و صد هزارتومن هم هزینه شه.

خب اغوا کنندست واقعا.از طرف دیگه تمام اونچه در اسلام حرام بوده رو میگه نه تنها حرام نیست که اتفاقا خیلی هم خوبه.رابطه ی جنسی اگه با رضایت طرفین باشه غیر از یک تجربه ی زیبا چه چیزی داره که ازش بترسیم.محرم نامحرم چیه.بهشت و جهنم کجا بود.هوشمندی خودش همه چیو هدایت میکنه.خیالتون راحت بعد از مرگ همه باید بریم جهنم و مدتی اونجا باشیم چون اونجا باید بسوزیم تا عاشق بشیم و مراحل بعدی زندگی رو با خدا عاشقانه زندگی کنیم !!همه میرن جهنم چون جای خوبیه.چرا باید ادمهای خوب نرن جای خوب.بهشت هم همون با خدا بودنه و عاشق خدا بودنه که در زندگی بعدی همه تجربه خواهیم کرد.فقط اونا که تو دنیا خیلی ادم بدی بودن کمی بیشتر در جهنم میمونن.همین.بنابر این ما چیزی به نام گناه نداریم.اگه انسانیت داشته باشیم و به همنوع هامون خدمت کنیم در واقع در همون مسیر هوشمندی داریم حرکت میکنیم.

همونطور که ملاحظه فرمودید مکتب جذابی به نظر میرسه.هم ظاهر شیکی داره.هم وجدان ما رو که تا حالا بخاطر گناه کردنهامون تحت فشار بود رو راحت میکنه هم راه رو برای ازادی های بعدی باز میکنه ما هم ادم خوبه هستیم.نگرانی ای هم بابت بعد از مرگ نداریم چون همه چی اوکی شده.تازه کلی هم قدرت قراره داشته باشیم یعنی اون خاله م رو که دکترها جواب کردن رو خودم میرم یه نظر بهش میکنم خوب میشه .چه شود.بعدش یجورایی قهرمان هم میشم دیگه.

البته بنده فقط فاکتور گرفتم اونم از مطالب مرتبط با بحث والا تصور کنید در مورد همه چیز کلی از این حرفها دارن.خودشونم خیلی فهمیده فرض میکنن و مسلمانان و کلا پیروان ادیان رو متحجر و نادان .اگه هم کسی انتقادی بکنه یه  آهی میکشن میگن خب فعلا جامعه هنوز اون امادگی لازم زو برای اگاهی پیدا نگرده.

گاهی هم به روحانیت طعنه میزنن که بله این اخوندها نمیذارن که مردم آگاه بشن چون منافعشون اقتضا میکنه مردم در جهل و به سبک چهارده قرن گذشته زندگی کنن.قشر باسواد جامعه رو هم یجور دیگه متهم میکنن.مثلا میگن پزشکها خب هیچ وقت دوست ندارن ما حرفمون رو به گوش مردم برسونیم چون بعدش نونشون اجر میشه .کسی دکتر نمیره که اونموقع به هم دیگه نظر میکنن و خوب میشن.

و کلا همه رو به نادانی و منفعت طلبی متهم میکنن خلاصه.گویی در تمام جهان همین تعداد هستن که میفهمن و بقیه خوابن..

اما چون ایده ایده ی دهن پر کن و جذابیه همچنان باعث جذب یعده میشه..

اگه بخواییم اساسی جواب بدیم که خیلی بحث طولانی میشه .چون باید از اول خداوند یگانه که خالق هستیه و ناظره و اون اوصافی که میشناسیم داره رو ثابت کنیم بعد راجع انبیا و کتب اسمانی دلایل بیاریم و حقانیت اسلام و خلاصه چند جلد کتاب میشه.

اما برا اینکه مختصر جوابی داده باشیم و همینجوری ازش رد نشده باشیم به یکی دو تا مورد اشاره میکنم فقط.

خطاب به این موج سواران مدعی چند تا مطلب رو عرض میکنم و خوشحال میشم اگه جوابی هم داده بشه.

⭕اولین نکته اینکه دلیل شما بر این داستانها چیه.

این نهایتا میتونه یه فرضیه باشه.خب باشه قبول پس ایا نباید براش برهان اقامه کنید.اینکه هر کی داستانش جذابتر بود بیاد واسه خودش مکتبی راه بندازه که نمیشه.مسلمانان اگه میگن خداوند خالقه .ناظره .حی و حاظره .و مرتب بر انسان اشراف داره براش دلایلی دارن که در منابع مربوطه میتونید بخونبد.اما دلیل شما برای توصیف این چنینی از خدا چیه.

⭕دوم اینکه دنیای بعد از مرگ یا قبل از خلقت رو شما چطوری تونستید ازش خبر بیارید.ما که میگیم بعد از مرگ چنبنو چنان میشه علتش اینه قبلش با دلایل موجود نبوت پیامبران رو ثابت کردیم و چون نبی هستن و از طرف خداوند خبر اوردن ما هم پذیرفتیم  .خب شما از کجا میدونید که انقدر محکم از اتفاقات بعد از مرگ میگید.

⭕سوم.در مورد انبیای الهی میگید اینها انسانهایی بودن که درک و شعورشون از مردم زمان خودشون بیشتر بوده و برا فهموندن مردم مجبور بودن از این داستانها که ما بهش میگیم دین استفاده کنن.خب سوال بنده اینه اینها که همه شون دارن از یک خدا حرف میزنن .همه شون از بهشت و جهنم میگن همه شون خط قرمزهایی برا مردم تعریف کردن و تمام حرفاشون خیلی واضحه به کدام قرینه و دلیل ما اصل و ظاهر حرف رو باور نکنیم و بگیم منظورش فلان چیز بوده .فلان چیزی که با همه ی ادعاهاشون در تضاده.مثل اینه که شما بگی در شهر ما دیشب برف باریده بعد من بگم  اقایون منظور فلانی اینه که پرتقال خیلی میوه ی خوبیه.بعد هی شما در درستی ادعای خودت دلیل  بیاری ولی من بگم نه اینا نکته ی انحرافیه منظورش همون پرتقاله...

کل قران داره از یک موضوع مشخص حرف میزنه و در تلاشه همون مطالب رو بیان بگنه و شما میگی نه منظورش چیز دیگست .اخه چرا باید حرف شما رو باور کنیم

⭕چهارم .دقیقا تفاوت شما با مادیگراها که خودشون علنا میگن به پرودگار و خالق هستی ایمان ندارند چیه.

اون خدایی تعریف میکنید در واقع اصلا  خدا نیست.

خداوند یعنی موجودی که خالق هستی هستش و پرستش میشه.طبق تعریف شما این خدا دیگه پرستیدن نداره.چون اصلا نمیشنوه نمیبینه اصلا نیست که بخواد بشنوه و ببینه.بهتر بود همون به بیخدایی اعتراف میکردید که مخاطب رو هم سرگردان نکنید.

⭕پنجم.چه مناسبتی بین افکار شما و عرفان وجود داره که به این حرفها میگید عرفان .عرفانی که مروجانش کافر باشند خودش یه سوژه برای طنز باید باشه نه مسیر سیر و سلوک.در عرفان صحبت از شناخت هستی و پروردگار و نفسه.وقتی پروردگار از این تعریف خارج بشه دیگه باقیش معنا نداره.چون هدف از کمال رسیدن به خالقه.اونم خالقی که قدرت مطلقه و خالق هستیه و همواره ناظر بر مخلوقاتشه نه خدایی که همه چیز رو کوک کرده رفته یجا نشسته و دیگه خبر نداره.وصل شدن به همچین خدایی چه لطفی داره.

⭕ششم.شما در ارتباط دهی و نظر کردن میگی یکی از لیدرها باید نظر کنن یا ما باید لایه ی محافظ رو امضا کنیم .میفرمایید چرا باید هوشمندی معطل اجازه ی شما باشه تا کارش رو انجام بده.

یعنی اگه این بندگان خدا پولی برای شما واریز نکنن و شما هم براشون لایه محافظ نفرستی دیگه هوشمندی درست عمل نمیکنه.و جن از بیمار به درمانگر حمله میکنه.

خب چرا باید کسی این ادعا رو باور کنه 

قبل از شروع این داستان عرفان حلقه هوشمندی ایا تعطیل بود.یا اگه شما چند تا لیدر نباشبد اونوقت بازم هوشمندی تعطیل میشه.

چرا باید امضای شما انقدر مهم باشه.ماجرا رو کدوم ادم عاقل قبول میکنه که ما قبول کنیم.

⭕هفتم.این جهنمی که میسوزونه تا عاشق کنه رو بر چه مبنایی بیان کردید.چرا باید حتما همه برن بسوزن و عاشق بشن حالا یکی اگه نخواد عاشق بشه چی.اصلا عاشقی که میگن با سوختن همراهه مگه سوختن از آتشه این چه مغالطه ایه اخه.

و دهها سوال مشابه که هر کس میتونه چندین اشکال طرح کنه و مطمئنا جوابی هم براش ندارن.


خلاصه و بیان دیگری از بحث

موج جدیدی در جهان در تلاشه با بیان حرفهایی با ظاهر زیبا ولی بی پایه خدا رو از زندگی مردم خارج کنه و نگاه مردم به شیطان رو مثبت بکنه.

قرار گرفتن در معرض چنین امواجی برا کسانی که زمینه مطالعات دینی  نداشتن میتونه خطرناک باشه و چنان وارد دریای تاریک جهل و مغالطه ی این افراد قرار بگیرند که کلا باورهاشون زیرو رو بشه.

جذابیتهایی در این تفکرات وجود داره که باعث اغوای مخاطب میشه.افرادی که با هنجارهای دینی تربیت شدن ولی در عمل نتونستن نفس خودشون رو کنترل کنن همواره احساس گناه و عذاب وجدان اذارشون میده و با شنیدن این حرفها گویی این فشار از دوششون برداشته میشه و خیالشون راحت میشه که بیخودی تا حالا خودشون رو ناراحت میکردن .ازاد بودن رو همه دوست دارن اما این ازادی اگه حدو مرز نداشته باشه چیزی جز پوچی بدنبال نخواهد داشت.در این تفکر هیچ منعی برای امیال شخصی وجود نداره چون اساسا خدایی ناظر نیست و قرار نیست بابت کارهایی که میکنیم یا نمیکنیم حساب پس بدیم.و گاهی اوقات در کنار این خبر خوش که هر کاری دوست داشتید بکنید و ترسی نباید داشته باشید  وعده وعیدهای دهن پرکنی هم میدن.که یه نمونه ی اون فرادرمانیه.جوری مطلب بیان میشه که مخاطب تصور میکنه جزو افراد منتخب توسط شعور کیهانی هستش که بزودی صاحب تواناییهایی قراره بشه که بین مردم بعنوان یک قهرمان شناخته خواهد شد.بیماریهای لاعلاج رو با یک نظر درمان خواهد کرد و....

در جواب این افراد مدعی چند تا سوال مطرح کردیم که اولا این ادعاها رو بر اساس چه مدرک و منطقی بیان میکنند.

نهایتا میتونیم بگیم فرضیه ی جذابیه اما منطقش کجاست.دلیلتون چیه.

سوال بعدی اینکه ادیان الهی پیامبرانی دارند که این پیامبر حداقل یک نشانه بعنوان معجزه و مدرک نبوتشون دارن و ثابت میکنن که از طرف خالق هستند و به همین دلیل حرفهاشون قابل اعتماده .ولی شما که ادعا میکنید همه ی پیامبران جعلی  هستن و  همه باورهامون غلطه.خب شما چطوری میتونید برا جلب اعتماد ما کاری بکنید .پیامبران معجزه داشتن و از غیب گفتنشون عجیب نبود ولی شما چطوری دارید از بعد از مرگ حرف میزنید.چرا باید داستانهای شما رو به اخبار انبیا ترجیح بدیم.

در مورد فرادرمانی هم همه  ی علاّئم که گفته میشه نشان از وارد شدن جن به بدنه.جن فقط میتونه به افرادی که هاله ی اسیب خورده دارن میتونن وارد بشن اما در این فرادرمانی هر کس بهش نظر میشه یا ارتباط میگیره به نوعی راه رو برای تسلط جن به بدن خودش باز میکنه و در همون لحظات اول هم میشه این ورود رو حس کرد.ولی با فریب کاری  این نشانه ی وارد شدن جن به تاثیر هوشمندی تعبیر میشه.که همین برای شک کردن به این افراد کافیه.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد